۱۰ مزیت کتابخانه نسبت به اینترنت

«به لطف اینترنت، ما دیگر نیازی به کتابخانه و کتابدار نخواهیم داشت.» احتمالا شما بارها جملاتی مانند این را شنیده‎اید. در آوریل ۲۰۰۱، مجله «امریکن لایبرریز» مقاله‎ای از مارک هرینگز را با عنوان «ده دلیل برای آن که چرا اینترنت جایگزینی برای کتابخانه نیست» منتشر کرد. از آن هنگام تا کنون، فناوری پیشرفت‎های زیادی داشته است. اما حتی هوشمندترین نسل گوشی‎های تلفن همراه با محدودیت‎هایی مثل پرداخت هزینه اشتراک، اخبار جعلی، شایعات توئیتری و دیگر ایرادهای زندگی آنلاین روبرو هستند. در زیر، ده دلیل را برای اثبات این موضوع آورده‎ایم که «چرا کتابخانه‎ها هنوز بهتر از اینترنت هستند.»

  • کتابخانه‎ها فضای امن‎تری دارند. اینترنت، اغلب به شیوه‎های مفرح و سودمند از جمله منافع و علائق مشترک (مثل وبلاگ‎های فعال در حوزه فرهنگ پاپ، سایت‎های طرفداران و هواداران یک گروه موسیقی، باشگاه ورزشی و ...) و یا چالش‎های مشترک (مثل گروه‎های حامی و اسپانسرهای آنلاین) مردم را گرد هم می‎آورد. اما تهدیدات و آزارهای آنلاین و یا نشر شایعات و اخبار جعلی در فضای مجازی، باعث می‎شود تا بسیاری از افراد از بحث و جدل با کسانی که با آنها هم عقیده نیستند، و یا از اشتراک گذاری نظرات خود در فضای مجازی اکراه داشته باشند. کتابخانه‎ اما مکانی است که مردم را به شیوه‎ای سازنده دور هم جمع می‎کند و از همگان استقبال می‎کند.
  • کتابخانه‎ها به تاریخ احترام می‎گذارند. صفحات وب، ناپایدار هستند و از بین رفتن یک لینک (به دلایل مختلفی مثل حذف، تغییر نام یا خرابی صفحه ارجاعی لینک) مساله مهمی است. محتوای مجموعه‎های کتابخانه اما ثبات بیشتری دارد. اقلام چاپی عموما روی کاغذهای عاری از اسید منتشر می‎شوند و تجزیه یا فاسد نخواهند شد. به علاوه، کتابخانه‎ها پیشگام راهی شده‎اند که با خدماتی مثل بایگانی‎های اینترنتی ثبات مشابهی را برای فضای وب فراهم آورند.
  • کتابخانه‎ها منابع عمده و تاثیرگذار را دیجیتالی می‎کنند. اگرچه رسیدگی به مصنوعات تاریخی ارزشمند و مهم است، اما دستکاری فیزیکی مکرر می‎تواند به آنها آسیب برساند. ایجاد نسخه‎های دیجیتالی از کارهای مهم تاریخی و در دسترس قرار دادن آنها به شکل آنلاین یک راهکار مناسب برای این مساله است. پروژه‎های دیجیتالیزه کردن کتابخانه‎ها همچنین اطلاعات را در دسترس آن دسته از مردم قرار می‎دهد که منابع کافی برای مسافرت و حضور فیزیکی در یک کتابخانه مشخص، در اختیار ندارند. اگرچه اینترنت پلت‎فرمی است که این پیشرفتها را ممکن می‎سازد، اما این کتابدارها هستند که کار تبدیل منابع به نسخه‎های دیجیتالی و مدیریت و ارائه آنلاین آنها را بر عهده دارند.
  • کتابخانه‎ها پیشگام دسترسی آنلاین به اطلاعات پژوهشی و دانشگاهی هستند. جنبش «دسترسی باز» مقالات دانشگاهی را در اختیار تمام خوانندگان آنلاین قرار می‎دهد و کتابخانه‎ها برای بیش از یک دهه، پشتیبان این جنبش بوده‎اند. دسترسی آزاد به مقالات دانشگاهی، به ویژه در مورد گزارش‎های تحقیقات پزشکی – تحقیقاتی که بودجه آنها اغلب از محل مالیات مردم تامین شده است- اهمیت زیادی دارد.
  • کتابخانه‎ها ناشر هم هستند. ناشرین نشریات پژوهشی و دانشگاهی کماکان ارائه کننده اصلی ژورنال‎ها و کتاب‎هایی هستند که توسط پژوهشگران و اهالی دانشگاه تالیف شده است. اما کتابخانه‎ها نیز به تدریج دارند به جرگه ناشرین ملحق می‎شوند. یک نمونه از این روند که در بین کتابخانه‎های دانشگاهی شناخته شده است، ابتکاری موسوم به «بایگانی سازمانی» است که به جمع‎آوری و نگهداری طیف وسیعی از برون‎داد علمی و پژوهشی دانشگاه‎ها و کالج‎ها از جمله داده‎های مورد استفاده در تحقیقات علمی، کدهای کامپیوتری مورد استفاده در طراحی نرم‎افزارها و گزارش کنفرانس‎های علمی می‎پردازد.
  • کتابخانه‎ها ایجاد کننده فضای کاری هستند. فضاهای کاری در کتابخانه‎ها که با واژه «میکر اسپیس» شناخته می‎شوند، محلی برای رشد و شکوفایی خلاقیت، آموزش و اجتماع‎سازی است. جنبش راه‎اندازی میکر اسپیس‎ها به سرعت رو به رشد است. در سال ۲۰۱۶ تعداد میکر اسپیس‎ها ۱۴ برابر تعداد آنها در سال ۲۰۰۶ بود.
  • کتابدارها به شما کمک می‎کنند خبر واقعی را از خبر جعلی تشخیص دهید. اگرچه همگان امکان دسترسی آنلاین به محتوای معتبر و مفید در فضای مجازی را دارند، اما در عین حال اینترنت مالامال از اطلاعات غیر معتبر، جعلی و گمراه‎کننده نیز هست. در مقابل، کتابخانه همواره جایی برای دسترسی به اطلاعات سالم، موثق و مفیدی است که می‎تواند نیازهای اطلاعاتی یک فرد مشخص را برآورده کند. در واقع، این اصل و ویژگی سنتی کتابخانه‎ها قرن‎هاست که خدشه‎ای نداشته و به همین دلیل است که کتابدارها را کارشناسان سواد اطلاعاتی می‎دانند.
  • کتابدارها شما را دقیقا به سمت آنچه نیاز دارید راهنمایی می‎کنند. بی‎تردید، گوگل یک موتور جست و جوی مؤثر است اما نتایج جست و جو در گوگل می‎تواند گیج‎کننده باشد. بسیاری از افراد نمی‎توانند چطور این نتایج را بر اساس نوع محتوا (مثلا اسناد پی‏دی‏اف) یا منبع وب‎سایت (مثلا .gov.) غربال کنند. اما یک مکالمه کوتاه با یک کتابدار، دقیقا مشخص می‎کند که به دنبال چه هستید و یا این که بهترین راه استفاده از گوگل یا دیگر منابع برای یافتن آن اطلاعات، چیست.
  • کتابخانه‎ها سابقه جست و جو یا مطالعه شما را ردیابی نمی‎کنند تا به شما چیزی بفروشند. استفاده از گزینه «توصیه‎های سایت آمازون برای خرید کتاب» به شما کمک می‎کند تا درباره کتاب‎های جدید آگاهی پیدا کنید. اما این ویژگی مفید، به قیمت مخدوش شدن حریم خصوصی‎تان تمام می‎شود، چرا که اطلاعات مربوط به ترجیحات و سلایق شما در حوزه کتابخوانی، برای آمازون ارزش تجاری و اقتصادی دارد. همین اتفاق در مورد سابقه جست‎ و جوهای شما در اینترنت رخ می‎دهد. به همین دلیل است که تا چند هفته پس از جست و جوی شما در مورد یک موضوع، شما کماکان آگهی‎های اینترنتی درباره آن موضوع را مشاهده می‎کنید. اما کتابخانه‎ها برای حریم خصوصی شما احترام قائل‎اند و از آن محافظت می‎کنند.
  • کتابخانه‎ها سانسور نمی‎کنند. یک ارزش بنیادین در حوزه کتابخانه و کتابداری، امکان تبادل اندیشه و نظرات به شکل آزاد و کامل، و مقابله با سانسور است. اینترنت ابزاری قدرتمند برای تشریک اطلاعات است، اما تحقق این امر، نیازمند فعالیت و تلاش مدافعان حقوق بشر و آزادی اطلاعات است. اینترنت ابزاری غیر قابل جایگزین است که برای زندگی مدرن و امروزی، ضرورت دارد؛ اینترنت در عین حال، کتابخانه نیست و نمی‎تواند جایگزین کار کتابدارها شود. 

نقش کتابخانه‌های عمومی در خواندن

به تماشای فیلمی سینمایی نشسته‌ایم، حتی گوشی مجهز به اندروید یا ios خود را در حالت بی‌صدا قرار داده‌ایم؛ با این حال با آمدن هر پستی در یکی از شبکه‌های اجتماعی‌ای که در آن عضو هستیم از طریق روشن شدن مانیتور دستگاه، توجه ما به آن جلب می‌شود.انسان فرهنگی‌ای هستیم، برای تماشای فیلم به سینما رفته‌ایم. متناسب با آداب سینما، بازهم دستگاه همراه خود را در حالت بی‌صدا قرار داده‌ایم، و وضعیت فیزیکی آن را در شرایطی قرار داده‌ایم که در صورت آمدن پستی جدید به هیچ‌وجه متوجه آن نشویم. خیلی مقاومت کرده‌ایم و سه ربع است که حواسمان – مثلا - شش‌دانگ به پرده‌ سینماست. اما دیگر طاقت نمی‌آوریم، دستمان به سمت گوشی یا تبلت همراهمان می‌رود و نگاهی به شبکه‌ اجتماعی‌ای که در آن عضو هستیم می‌اندازیم.جوانی هستیم پشت کنکور؛ در یکی از مقاطع کارشناسی، کارشناسی‌ارشد یا دکترا. برای رسیدن به هدف خود پشتکار داریم و برنامه‌ریزی درازمدتی طرح‌ریزی کرده‌ایم. قرار است از ساعت فلان تا ساعت فلان به دور از هر گونه دغدغه و برنامه‌ ‌روزمره‌ی دیگر در اتاقی دربسته در منزل و یا کتابخانه‌‌‌ محله یا عمومی یکی از دروس تخصصی را مطالعه کنیم. هنوز نیم‌ساعتی از مطالعه نگذشته، ناخودآگاه دستمان به سمت گوشی یا تبلت همراهمان می‌رود نگاهی به آخرین وضعیت شبکه‌های اجتماعی یا صفحه‌های نت می‌اندازیم. گویی قرار است اتفاقی مهم و تاثیرگذار بیفتد که اگر هر از چند دقیقه چک نکنیم از آنها غافل خواهیم ماند.در میان اعضای خانواده یا دوستان دور هم نشسته‌ایم. یکی از حاضران در حال صحبت کردن است، ولی ما بدون اینکه متوجه باشیم، هر از چندگاهی در حال بالا و پایین کردن نرم‌افزارهای گوشی همراهمان هستیم. و اصلا هم به این فکر نمی‌کنیم که این رفتارمان دور از نزاکت و ادب است. حتی اگر این مورد را هم کنار بگذاریم، در این فرایند رفتاری و عملکردی، نه متوجه لب کلام گوینده شده‌ایم و نه محتوای مطالبی را که در این مدت در دستگاه ارتباطی همراهمان مشاهده کرده‌ایم به خاطر سپرده‌ایم.این وسوسه و حواس‌پرتی زندگی روزمره‌ بخش بزرگی از ذهن افراد جامعه‌ اطراف ما را تشکیل می‌دهد. این اتفاقات ما را به داشتن حواسِ پرت دچار کرده است. در طول شبانه‌روز هر یک از ما، زمان‌های زیادی را صرف پرسه‌زنی در فضای وب و -در سال‌های اخیر- در گروه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی مختلف عضو هستیم -بخصوص تلگرام- می‌کنیم. از اخبار و حوادث مختلف گرفته، تا عکس‌های مربوط به اتفاقات گوناگون و متن‌ها و اطلاعاتی که منتسب به نام بزرگانی است که زمانی برای سنجش درستی یا نادرستی آنها صرف نمی‌کنیم و دربست و چشم‌بسته آنها را باور می‌کنیم.اما به کنار از این آسیب‌ها، اطلاعاتی که توسط رسانه‌های تصویری از تلویزیون گرفته تا فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هر لحظه ما را بمباران می‌کنند به دلایلی روانی و علمی بیشتر اوقات در حافظه‌ کوتاه‌مدت ما جای می‌گیرند نه بلندمدت.نیکلاس کار در کتابی با عنوان «اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» به ویژگی‌های مختلف تاثیر اینترنت بر مغز پرداخته است. طبق نتایج این پژوهشگر، متن‌های خوانده‌شده در فضای مجازی و اینترنت در مقایسه با متن‌های خوانده‌شده در فرهنگ مکتوب از کتاب گرفته تا روزنامه و مجله کمتر در حافظه و ذهن انسان باقی می‌ماند. نیکلاس کار در تشریح چرایی این امر معتقد است وب‌پیمایی مستلزم شکل خاص، حاد و شدیدی از انجام همزمان چند کار ذهنی است. خاصیت خواندن متن در فضای وب تمرکز ذهنی را کاهش می‌دهد. بازی با پنجره‌ها -که منطق ساختاری رایانه‌ها، گوشی‌ها، تبلت‌ها و فضای وب را تشکیل داده- علاوه بر اینکه حافظه‌ را با سیلی از اطلاعات پر می‌کند، چیزی را بر ما تحمیل می‌کند که دانشمندان مغز آن را «هزینه‌های سوئیچینگ» می‌نامند که بر قوای ذهنی ما تحمیل می‌شود. طبق این فرایند، هر بار که ما جهت توجه خود را تغییر می‌دهیم، مغز ما ناگزیر باید از نو به خودش جهت دهد که این امر، باج سنگینی از منابع و ذخایر ذهنی ما می‌گیرد.مگی جکسون نیز در کتابش با عنوان «حواسِ پرت» به نوعی دیگر به این مورد اشاره می‌کند :«برای مغز، زمان می‌برد تا اهدافش را عوض کند، قوانین لازم برای وظایف جدید را به خاطر بیاورد و جلوی تداخل اطلاعات مربوط به فعالیت قبلی را که هنوز زنده و فعال است بگیرد.»با توجه به اینکه وب‌گردی و بهره‌گیری از اطلاعات و اخبار شبکه‌های مجازی اجتماعی بخش قابل توجهی از زمان روزمره‌ ما را فرامی‌گیرد، این تاثیر حواس‌پرتی یا داشتن حواسِ پرت، پیامدهای غیر قابل انکاری در کوتاه و بلندمدت بر سر مغز، چگونگی اندیشیدن و کیفیت اطلاعات دریافتی بر افراد می‌گذارد.این در شرایطی است که فرهنگ مکتوب و در راس آن کتاب و کسب اطلاعات از آن، برپایه‌ منطقی است که مغز و حافظه به درستی و به راحتی آن‌ها را درونی می‌کند و در حافظه‌ طولانی‌مدت مغز جای می‌گیرد.کتابخانه‌های عمومی به عنوان مهمترین مامن و مخزن فرهنگ مکتوب که حاوی هزاران کتاب، روزنامه و مجله است می‌توانند سنگری باشند برای مصونیت ما از حواس‌پرتی و روی آوردن افراد جامعه برای استفاده از متن‌ها و داده‌هایی که برپایه‌ منطق و عقلانیت بنا شده است. کتاب و کتابخانه قادر است ذهن را آرام کرده، و تفکر نظام‌مند و منطقی را تقویت کرده و با ایجاد تمرکز، بر کیفیت حافظه بیفزاید.منطق حاکم بر کتاب و فرهنگ مکتوب از جهت نظام‌مندی، ترویج تفکر منطقی، تقویت و آرامش ذهن، تکیه و اعتماد بر منبع قابل استناد و کیفیت محتوا بر اینترنت و فرهنگ شفاهی و مجازی ارجحیت دارد. کتابخانه‌های عمومی، قادرند افرادی با تفکر منطقی و آرامش ذهنی را پرورش دهند و در تعالی روحی آنها آسیب‌های روانی جامعه را نیز کاهش دهند و مغزها و ذهن‌هایی سالم را به جامعه تحویل دهند.

کتابخانه‌های مساجد در اسلام


کتابخانه‌های مساجد نخستین و در عین حال رایج‌ترین کتابخانه‌های عمومی در جهان اسلام بوده‌اند که اغلب به وسیله خود مردم ساخته، سازماندهی، و اداره می‌شدند.بسیاری از این کتابخانه‌ها مجموعه کوچک کتاب‌های مذهبی بودند که در یکی از شبستان‌های مسجد و یا در کنار آن نگهداری می‌شدند و ظاهراً هیچ محل ثابتی برای آنها وجود نداشته است. این کتابخانه‌ها بیشتر در کنار منبر و محراب و در دسترس عموم قرار می‌گرفت. ایجاد کتابخانه در چنین محلی سبب می‌شد که کتابخانه بیشتر در معرض دید، و در نتیجه، قابل دسترس‌تر باشد.

تاریخچه کتابخانه ‌های مساجد
آموختن علم و دانش اندوزی، کتاب و کتابخوانی در شریعت اسلام، به سالهای آغازین رسالت پیامبر(ص) برمی گردد. مسلمانان پس از نزول هر سوره، آن را می نوشتند و به یکدیگر می آموختند. به این صورت، کتاب وحی را بارها استنساخ کردند. این کوشش آن چنان با شوق و علاقه انجام می گرفت که به تدریج، کلمات قرآن وسیله آموزش و خواندن و نوشتن زبان عربی شد. نسخه بردای و نوشتن گسترده کتاب وحی این امکان را فراهم آورد که بسیاری از مسلمانان به داشتن یک نسخه از قرآن یا بیشتر، یا بخشهایی از آن، موسوم به «جزء» یا «حزب» مباهات کنند.اطمینان به حفظ کتاب وحی هنگامی حاصل شد که جوامع اسلامی دریافتند کتاب مقدّس آنها به محلّی دائمی نیاز دارد که مؤمنان همواره آسان و مطمئن به آن دسترسی داشته باشند. مسجد، که بیش از هر نهاد اجتماعی دیگری این نیاز را برآورده می کرد، بی تردید بهترین انتخاب بود. به این ترتیب در اندک زمانی  سراسر  قلمرو اسلامی، مساجد کوچک و بزرگ پر از نسخه های فراوان از تمام یا بخشی از قرآن شدند. علاوه قرآن کریم، صحابه و یاران پیامبراکرم(ص) احادیث و سخنان آن حضرت را نیز می نوشتند و به صورت جزوه و کتاب درمی ‌آوردند.ابن سعد در «طبقات الکبری» نقل می کند: «عبدالله بن عمرو از رسول خدا(ص) اجازه خواست که احادیث و سخنان آن حضرت را بنویسند و پیامبر به او اجازه داد و او مجموعه ‌ای نوشت و آن را «صحیفه صادقه» نامید. از شواهد تاریخی استفاده می شود که همه مساجد دارای کتابخانه نبوده‌اند، امّا تقریباً در همه مساجد جامع، مجموعه‌های کتاب وجود داشته است. برخلاف مساجد معمولی که فراوان و عموماً کوچک بودند و برای آن ساخته می‌شدند که مؤمنان نمازهای روزانه خود را در آن به‌جای آورند.بیشتر مساجد جامع، که به طور عمده در وسط مراکز مهم جمعیتی قرار می ‌گرفت، ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشت. بنابراین، می توان ادعا کرد که ایجاد کتابخانه در مساجد جامع، با نقش آنها به عنوان محل اجتماعات همگانی و الهی سازگار بوده است.

 کتابخانه ‌های زیادی در مساجد به وجود آمدند که بدون توجه به اندازه و محل قرا گرفتنشان، «مکتبه» یا «خزانة المصاحف» نامیده می شدند.هرگاه مسجد یا کتابخانه مسجدی تأسیس می شد، مرسوم بود نسخه ‌ هایی از تمام یا یا بخشهایی از قرآن به مسجد یا کتابخانه اهداء می شد.  یکی از محققان اظهار داشته است که اکثر کتابخانه‏های مسجد-  صرف‏نظر از حجم و مکان آنها کتابخانه‏ های قرآنی بودند؛زیرا همزمان با بنای مساجد نسخه‏هایی از قرآن در آن نهاده می‏شد و اهدا و وقف قرآن ها بر آنها از آداب و رسوم اسلامی ریشه‏دار به شمار می ‏آمد.روند اهداء کتاب و احداث کتابخانه آن گاه به صورت جدّی مطرح شد که برخی از عالمان و فقیهان هنگام مرگ، کتابهایشان را وقف مساجد می کردند.«روت استل مورن مکتسن»،  که درباره کتابخانه داری اسلامی و عربی مطالعه فراوانی کرده است می ‌نویسد: «کتابها اهدا می شد و بسیاری از دانشمندان کتابخانه خود را وقف مسجد شهر می کردند تا هم مطمئن باشند که کتابخانه آنها محفوظ می ماند و هم کتابها در دسترس همه دانش آموختگان و افرا د اهل مطالعه که به کتابخانه مراجعه می کنند، قرا می گیرد. کتابهایی که با زحمت فراوان استنساخ و یا به بهای زیاد خریداری می شد ارزش محافظت را داشت. صاحبان این کتابها آنها را وقف مساجد، حرم ‌ها و مدرسه ها می کردند تا از آنها مراقبت شود و در دسترس دانشمندان دوره های بعد قرار گیرد.یاقوت حموی به هنگام مرگ کتابهایش را وقف حرم زیدی (مسجد زید) در خیابان دینار بغداد کرد.از کتابخانه های مهم دنیای اسلام، کتابخانه «مسجدالحرام» است. «این کتابخانه فهرستی داشت که عنوانها و نویسندگان نسخه های خطی موجود در انها را فهرست بندی کرده بود. این فهرست، که تاریخ تألیف آن ذکر نشده است، مشخص می سازد که این کتابخانه از بعضی عنوانها بیست نسخه یا بیشتر داشت.»کتابخانه «مسجدالنبی» کتابهایی داشت که حاکمان و پادشاهان و علمای پروتمند در مراحل گوناگون تاریخی، آنها را وقف کرده بودند. در سال ۵۸۰هجری قمری دو گنجینه بزگ از کتابها و قرآنهای وقفی در آن وجود داشت.از دیگر مساجدی که دارای کتابخانه ‌های مهم بوده ‌اند، می ‌توان مسجد «جامع اموی» و «جامع زیتونیه» دمشق، مسجد «جامع بغداد» و مساجد قاهره، نجف و کربلا را نام برد.یرانیان با تأسیس کتابخانه های مساجد و تشکیل جلسات بحث و گفتگو رونق خاصّی به مساجد و کتابخانه های آن بخشیدند. ایرانیان که خود همواره در کسب علم و دانش زبانزد عام و خاص بوده اند، از دانشمندان دیگر کشورها نیز به گرمی پذیرایی می کردند.
کتابخانه ‌های مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع نیشابور، مسجد جامع مرو و بخارا و جوامع سمرقند، از کتابخانه-های قابل توجه بودند.یاقوت حموی درباره کتابخانه مسجد جامع مرو(۶۱۶هـ.ق)، می نویسد: در آنجا ده کتابخانه است که دو کتابخانه در مسجد جامع است که مانند آنها در دنیا ندیده ‌ام. نام یکی از این دو، کتابخانه «عزیزیه» است؛ زیرا آن را شخصی به نام «عزیزالدین ابوبکر عتیق زنجانی وقف کرده است که در آن، نزدیک به دوازده هزار جلد کتاب وجود دارد، و نام کتابخانه دیگر مسجد جامع «کمالیه» است. متأسفانه این گنجینه گران ‌قدر و دیگر کتابخانه های مرو و نیز همه مساجد، مدارس و بناها به وسیله تهاجم ویرانگر مغولان نابود گردید و بدین سان، بسیاری از آثار علمی و تمدن اسلامی شرق، طعمه آتش شد.

علم موسیقی در اسلام

در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب‌الدین الهیثمی و ابن ابی‌الدنیا بوده‌اند که موسیقی را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته‌است.

موسیقی در بغداد

در بغداد، خلفای عباسی چون هارون‌الرشید و مأمون از موسیقی حمایت می‌نمودند، در زمان متوکل و منتصر هم‌چنان موسیقی در دربار خلافت رونق داشت. در این دوره بسیاری از موسیقی‌دانان برجسته چون ابن‌طاهر خزائی، قریص جراحی، جحظه برمکی جذب دستگاه خلافت شدند.

موسیقی ایرانی

بسیاری از موسیقیدان‌های بغداد، ایرانی‌تبار بودند، از جمله سرخسی، زکریای رازی، رودکی و راتبه نیشابوری.

موسیقی اسپانیای مسلمان

در اسپانیای مسلمان، در دوران فرمان‌روایی امویان اندلس از موسیقی حمایت بسیاری به عمل آمد. مدارس بسیاری برای پرورش دختران آوازه‌خوان بنیاد نهاده شد؛ بسیاری از این دختران وارد دربار حکمرانان اموی اندلس می‌شدند؛ بزرگ‌ترین خنیاگر اندلس عباس بن نسائی بود همچنین زریاب نوازنده بربط و مخترع گیتار ایرانی‌تبار در این سرزمین می‌زیست. نظام موسیقایی در اندلس همان نظام عربی رایج در شرق بود که بر گام‌های فیثاغورس مبتنی بود

دیدگاه اسلام به موسیقی

در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب‌الدین الهیثمی و ابن ابی‌الدنیا بوده‌اند که موسیقی را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته‌است

بخشودگی کامل جرایم دیرکردکتاب ها به مناسبت ماه مبارک رمضان

به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان، جرایم دیرکردی اعضاء کتابخانه که نسبت

 

به بازگرداندن کتابهای در دست امانت خود به کتابخانه اقدام نکرده اند، از روز

 

5 شنبه 27 اردیبهشت تا پنجشنبه 24 خرداد، به مدت یکماه مورد

 

بخشودگی کامل قرار می گیرد.

روز بزرگداشت فردوسی

بیوگرافی فردوسی شاعر (زندگینامه دانشمندان)

در زندگی نامه فردوسی اینگونه آمده است که : حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان متولد شد. نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده‌ می باشد. نام کوچک او را در بن‌ مایه‌ های کهن‌ تر “حسن” نیز نوشته‌ اند. پدرش از دهقانان توس بود که ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند گردید.

چنان که می دانیم “دهقانان” یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ی ساسانیان در ایران زندگی میکردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل میدادند و صاحب نوعی “اشرافیت ارضی” بودند.زندگانی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند سپری میشد. آنها به وسیله ی “روستاییان” از آن اراضی بهره برداری می کردند و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری می نمودند و حدوداً تا زمان حمله مغول به تدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند.

همانگونه که در زندگی نامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی او هم‌ زمان با گونه‌ ای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری شروع شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و گرانیگاه آن خراسان و سرزمین‌ های فرارود بود.

در درازنای همین دو سده تعداد چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی در حال مشاهده کوشش‌ های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌ های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ ای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌ گام همان راه شد.

ابوالقاسم فردوسی که بود,اشعار فردوسی,بیوگرافی فردوسی شاعر

ابوالقاسم فردوسی که بود؟

درباره دوران کودکی و نوجوانی فردوسی نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌ مایه‌ های کهن جز افسانه و خیال‌ بافی چیزی به چشم میخورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی – فرهنگی شاهنامه، میتوان این را دریافت که فردوسی در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌ نگری در سروده‌ ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دست‌ مایهٔ او در سرایش شاهنامه شده‌ است. همچنین از شاهنامه و زندگی نامه فردوسی اینگونه میشود برداشت کرد که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌ های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌ است.

سرودههای فردوسی

کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شده است. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بوده اند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان 30 سالگی فردوسی میدانند اما با مطالعه زندگی نامه فردوسی میتوان اینچنین برداشت نمود که او در جوانی نیز به سرایندگی می پرداخته‌ است و چه بسا سرودن داستان های شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستان‌ های کهنی که در داستان‌ های گفتاری مردم جای داشته‌ اند، آغاز نموده‌ است. از میان داستان های شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.

فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمه‌ کاره ماندن گشتاسب‌ نامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت می پردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بن‌ مایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسب‌ نامه بوده‌ است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان “تختِ شاهِ جهان” رفت تا آن را پیدا کند و بازمانده آن را به شعر در آورد. فردوسی در این سفر “شاهنامهٔ ابومنصوری” را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده‌ است و “شاهنامه ابومنصوری” به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته شده بود، نسخه‌ ای از آن را در اختیار فردوسی نهاد.

حکیم ابوالقاسم فردوسی زندگینامه,زندگی نامه فردوسی,زندگینامه دانشمندان

شاهنامه پرآوازه‌ ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگترین نوشته‌ های ادبیات کهن پارسی است. فردوسی سرودن شاهنامه را بر پایهٔ نوشتار ابومنصوری در حدود سال۳۷۰ هجری قمری شروع کرد و سر انجام آن را در تاریخ ۲۵ سپندارمذ سال ۳۸۴ هجری قمری (برابر با ۳۷۲ خورشیدی) با این بیت‌ ها به انجام رساندسر آمد کنون قصهٔ یزدگرد به ماه سفندارمذ روز ارد

کمال‌الدین فارسی

کمال‌الدین فارسی یا کمال الدین حسن پسر علی پسر حسن فارسی یا ابوحسن محمد پسر حسن، زاده ۱۲۶۷ (میلادی) و درگذشته ۱۳۱۸ (میلادی)، دانشمند، ریاضی‌دان و فیزیک‌دان برجسته ایرانی در دوران طلایی اسلام بود.کمال‌الدین فارسی ریاضی‌دان و فیزیکدان برجسته ایرانی سهم عمده‌ای در گسترش نظریه اعداد و فیزیک نور داشته است آثار کمال الدین فارسی در زمینه فیزیک نوری، زاده پرسش‌هایی بود که او در مورد بازتابش نور در ذهن داشت. کنکاش و مطالعه در کتاب فبزیک نوری اثر ابن هیثم، پیشنهادی سازنده از قطب الدین شیرازی به کمال الدین فارسی بود که او را در رسیدن به دستاوردهای علمیش کمک کرد. کتاب معروف او در علم فیزیک نور به نام تنقیح المناظر می‌باشد. کمال الدین فارسی برای کسب دانش به سرزمین‌های مختلف مسافرت کرد. او روزگاری طولانی در اصفهان نزد خوام (عبدالله بن محمد بن عبد الرزاق عماد الدین بغدادی) دانش ریاضیات را فراگرفت و اثر معروفش در این زمینه را که اساس القواعد فی اصول الفوائد نام داشت، عرضه کرد. او این کتاب را در توضیح رساله الفوائد البهائیه فی قواعد الحسابیه نوشته ابن خوام نوشته‌است. کمال الدین فارسی همچنین نزد قطب الدین شیرازی شاگردی کرده و دانش نویسه تنقیح المناظر را با رهنمودهای او و به اسم او خلق کرده‌است. کمال الدین فارسی از علوم جمال الدین صاعد بن محمد سعدی ترکستانی نیز بهره برده و کتاب البصائر فی اختصار تنقیح المناظر را به درخواست او و به اسم او نوشته و در رساله تنقیح المناظر، از او به عنوان استاد نام برده‌است.ستاره شناسان نامداری مثل عماد الدین کاشانی و غیاث الدین جمشید کاشانی در آثار ایضاح المقاصد و مفتاح الحساب از کمال الدین فارسی به نیکی نام برده‌اند. کمال الدین فارسی در دانش فیزیک به دانش پرسپکتیو به خصوص به نورشناسی یا فیزیک اپتیک توجه خاصی نشان داده‌است و در دانش ریاضی به هندسه به خصوص به موضوعات وابسته به زوایا توجه داشته و پژوهش‌هایی دراین مورد داشته‌است.کمال‌الدین فارسی در آثار خود نور را چنین تشریح کرده‌است

نوری که از ماده درخشان ساطع می‌شود، حقیقتاً از جنس گرما و آتش می‌باشد، چون اگر نور خورشید را به آیینه کاو بتابانیم، در یک نقطه متمرکز شده و اگر در آن موضع، جسم اشتغال زا باشد، شروع به سوختن می‌کند. بعدها کریستیان هویگنس و ماکسول نیز این نظریه را بازگو کردند.

کمال‌الدین فارسی علامه‌ای است که برای نخستین بار در اثبات تئوری‌های خویش، از اصول و نظریه‌های هندسه در فیزیک نور بهره برد. این عمل در آن وقت بسیار نو بود و در فعالیت‌های پژوهشی ارزش فراوانی داشت. همچنین کمال‌الدین فارسی، ابداع کننده تاریک خانه و تاباندن نور از روزنه و منفذ بود که در ۲۷۰ سال بعد از آن، رنه دکارت دانشمند اهل فرانسه آن را دوباره انجام داد.کمال‌الدین فارسی نخستین دانشمندی بود که تئوری خطای چشم را توضیح داد و برای حل این موضوع، استفاده از عدسی‌های گوناگون را ارائه کرد. این تئوری جالب و بی‌نظیر باعث شد که پس از آن در سده نوزده میلادی در قواعد عکاسی و ساخت تلسکوپها و میکروسکوپها از عدسیها استفاده شود.

کتابخانه های تمدن اسلام

تاریخچه ایجاد کتابخانه و جمع آوری کتاب به عهد باستان باز می گردد. بی شک کتابخانه و کتابداری ردپایی بر گذرگاههای پیچاپیچ تمدن، از عهد باستان تا عصر حاضر، بر جا گذاشته است. ایجاد کتابخانه در روزگار باستان به سومریان، بابلیان، آشوریان و مصریان نسبت داده می شود.سومریان، در حدود ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح کتابخانه های شخصی، مذهبی و ذولتی بر پا کرده بودند و مشهور است که کتابخانه تلو مجموعه ای متجاوز از ۳۰۰۰۰ لوح گلین داشته است. بابلیان که تمدن سومریان را به ارث برده بودند، سبک نگارش و سرشت مواد نوشتنی را حفظ کردند و مهم ترین کتابخانه در آن زمان کتابخانه بورسیپا بود. اما کتابداری به منزله یک پیشه به دوران آشوریان باز می گردد. آشور بانیپال، پاادشاه آشوری که از ۶۶۸ تا ۶۲۶ قبل از میلاد می زیسته، نخستین مفسر کار کتابدار در نظر گرفته می شود. تمدن باستانی مصریان همزمان با تمدن های سومریان، بابلیان و آشوریان شکوفا شد. اما، مصریان از نظر شکل کتاب و مواد نوشتنی با آنها تفاوت بسیار داشتند. ماده نوشتنی آنها برگ پاپیروس بود، از قلم مو مانندی به منزله ابزار نگارش استفاده می کردند. مصر باستان کتابخانه های بی شماری، از قبیل کتابخانه های شخصی، معبدی و بایگانیهای دولتی داشت.اما کتاب در اسلام، خود داستانی دیگر دارد: آغاز پیام وحی با فرمان خواندن، سوگند خوردن به قلم که نمادی است برای نوشتن، فراخوان مکرر به تعلیم و تعلم، پافشاری به کتابت، رویکرد گسترده پیروان آیین اسلام به فراگیری خواندن و نوشتن، همه و همه نمودهایی از این گذشته است. به اینها باید مصحف نویسی را نیز افزود که خود فصلی پردامنه و درخور پژوهشی مستقل است. زیرا اهتمام ویژه مسلمانان به قرآن آنان را وا داشته است تا ظریفترین و دقیقترین ارایه ها را در نگارش و تزیین این کتاب آسمانی به کار گیرند.مسلمانان از اواخر قرن دوم هجری به جمع آوری کتب علاقه زیادی نشان داده اندف اما دقیقاً معلوم نیست که آغاز تشکیل کتابخانه به کدام سال و کدام شخص باز می گردد. آن چه که مشخص است این که کتابخانه های عمومی پدیده ای متعلق به قرن چهارم هجری می باشد. خزانه الحکمه ها که پیش از دارالعم ها به وجود آمده بودند، به معنی واقعی کلمه، عمومی به شمار نمی رفتند.مدارکی وجود دارند که حکایت از ایجاد کتابخانه های مساجد در قرن چهارم هجری دارند. در همان حال ممکن است که آغاز کتابخانه های شخصی به شکل محدود آن مربوط به قرن سوم هجری باشد.

 معرفی برخی از کتابخانه های عمومی دوران اسلامی

کتابخانه حلب

تاریخ بنیاد این کتابخانه مشخص نیست. اما دو چهره شناخته شده با آن پیوند خورده اند: سیف الدوله حمدانی (۳۵۶ ه.ق) در قرن چهارم و ثابت بن اسلم (۴۶۰ه.ق) در قرن پنجم. این کتابخانه دارای بیش از ده هزار جلد کتاب بود که سیف الدوله و شاید اشخاص دیگر- وقف آن کرده بود. این کتابخانه با تسلط فاطمیان اسماعیلی بر حلب طعمه حریق شد. 

کتابخانه شاپور

شاپور بن اردشیر در سال ۳۸۱ هجری موسسه ای را در محله بین السورین کرخ بغداد بنا کرد و به روایت بیشتر منابع، اسم دارالعلم بر آن نهاد. برخی منابع اسم دارالکتب را برای این کتابخانه به کار برده اند. شاپور که در زمان بهاء الدوله بویهی چندین نوبت به وزارت رسید، پیش از آن به علت شغل کتابت، دارای فرهنگ غنی و روابط دوستانه با دانشمندان بود. وی در اصل ایرانی و شیعه مذهب بود و به همین جهت کرخ را به عنوان جایگاه کتابخانه برگزید. این کتابخانه در حدود ده هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف مانند: علوم دینی، ادبیات، فلسفه ، نجوم، هندسه، پزشکی و دیگر شاخه های علم داشت.

هر چند این کتابخانه موسسه ای شیعی بود و توسط شیعیان اداره می شد، اما فرق مختلف تسنن نیز در این کتابخانه جای خود را داشتند. بنابر این کتابخانه شاپور فقط به شیعیان بغداد اختصاص نداشت، بلکه در دسترس کلیه ساکنان این شهر بود. 

کتابخانه سید رضی

با آن که سید رضی ( ۴۰۶ه.ق) از چهره های شناخته شده و مشهور قرن های چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است، از دارالعلم او اطلاعات اندکی در اختیار داریم. سید رضی در بغداد دارالعلمی ساخت که خود نیز در آن کتابخانه درس می گفت و دانشجویان برای شنیدن درس و استفاده از کتابها بدان مرکز می رفتند. سید رضی از اموال شخصی خود هزینه های کامل دانش اندوزان را پرداخت می کرد.

چگونگی اداره کتابخانه ها و نحوه در آمد و مخارج آنها

اداره کتابخانه ها در آن زمان بدین شکل بود که یک نفر به عنوان سر پرست بر کار کارکنان کتابخانه نظارت می کرد. عزل و نصب کتابداران و کارمندان با او بود و به کلیه امور ادری کتابخانه نظارتد می کرد. شخصی نیز به عنوان مدیر فنی یا کتابدار نیز وجود داشت که به کارهای غیر اداری رسیدگی می کرد و افرادی را که در زیر دست او بودند، راهنمایی می نمود. این افراد در کتابخانه ها عبارت بودند از:چند تن وراق و نساخ برای نسخه برداری از کتابها، صحاف برای جلد کردن آنها و تذهیب کارانی برای طلا کاری و تزیین کتابها، زیر دست مدیر فنی یا همان کتابدار در کتابخانه ها می کردند.

کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی، عمدتاً از طریق موقوفاتی که واقف بر آنها در نظر می گرفت، تامین مالی می شدند. اما در این میان می توان از کمکهای مردمی و مخصوصا امرا و سلاطین نام برد.

 شیوه های تهیه کتاب

تشکیل و گسترش کتابخانه ها، از طریق کار نسخه برداران و نیز از طریق کتابهایی که برای شخص موسس تالیف می شده و اهدای کتابهای نفیس برای ابراز مراتب حق شناسی به موسس و بالاخره از طریق خریدارای منظم کتاب صورت می گرفته است. اما در میان تمام شیوه ها ، شیوه وقف قابل توجه تر است.

دانشمندان اسلامی ابن هیثم

ابن‌هيثم از بزرگترين دانشمندان اسلامي است، به خصوص در نورشناسي مقامي ارجمند دارد. شماره‌ي تأليف‌هاي او را در رياضي و فيزيك و اخترشناسي، حدود صد كتاب و رساله مي‌دانند كه متأسفانه قسمت عمده‌ي آن‌ها از ميان رفته است. وي را به خاطر آزمايش‌هاي دقيقي كه درباره‌ي نور انجام داده است، مرد روش علمي نيز ناميده‌اند.
زندگي‌نامه 
ابوعلي حسن‌بن‌حسن (يا حسين ) بن الهيثم، فيزيكدان و رياضيدان و اخترشناس و پزشك عالي قدر اسلامي، به سال 354 هجري، برابر 965 ميلادي، در بصره متولد شد. چون به علم شهرت يافت، الحاكم بامرالله علوي خليفه‌ي فاطمي مصر مشتاق ديدار او شد و ابن‌هيثم سفر آغاز كرد. وقتي كه به مصر وارد شد، خليفه تا مسافتي از قاهره در موضعي به نام خندق به استقبالش شتافت.
ابن‌هيثم، پس از اندك توقفي، خواست تا آنچه را درباره‌ي‌ آب نيل انديشيده بود به عمل درآورد. او مدت‌ها در اين انديشه بود كه اگر در ناحيه‌ي آسوان سدي بسته شود، آب نيل تنظيم شود و از زيادي و كاستي باز ايستد. بدين تصور راه سرچشمه‌ي نيل پيش گرفت. چون به آثار باستاني مصر، با آن همه عظمت و صنعت رسيد، باخود انديشيد كه اگر اين كار شدني بود معماران و مهندساني آن‌چنان از انجام آن غفلت نمي‌كردند. بنابراين، در عزم او سستي پديد آمد و به قاهره بازگشت. 
پس از چندي از خليفه بيمناك شد و براي اين كه از خشم او در امان ماند چندي خود را به ديوانگي زد، تا آن‌گاه كه الحاكم وفات يافت و او نيز بار ديگر خرد خويش آشكار كرد. ابن‌هيثم در سال 430 هجري، برابر 1039 ميلادي، در قاهره ديده از جهان فروبست.

«من به جست و جوي معدن حقيقت پرداختم و براي رسيدن به آن به انواع نظريه‌ها و باورها و دانش‌هاي الهي روي آوردم، اما به مطلب چشمگيري نرسيدم و روشي براي به دست آوردن حقيقت و راهي براي دست يافتن به بينش يقيني در آن‌ها نيافتم. در نهايت، متوجه شدم كه به حقيقت نخواهم رسيد مگر از راه ديدگاه‌هايي كه ماده‌ي آن‌ها را امور حسي و صورت و شكل آن‌ها را امور عقلاني تشكيل مي‌دهد.

فراخوان شرکت در هشتمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی

 

جشنواره کتابخوانی رضوی

فراخوان هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۷ اثر با موضوع سیره امام رضا علیه‌السلام در ۳ رده سنی «کودک»، «نوجوان»،«جوان و بزرگسال» و همچنین بخش «خانوادگی» منتشر شد.

بر این اساس در رده سنی کودک (۴ تا ۱۱ سال) کتاب‌های «مهمان خراسان» نوشته سعید بیابانکی از انتشارات به‌نشر و «مژده گل» نوشته محمود پوروهاب از نشر جمکران با موضوع داستان‌هایی از زندگی امام رضا(ع) و در رده سنی نوجوان (۱۱ تا ۱۷ سال) کتاب‌های «مسافر هشتم» با موضوع امام رضا(ع) و «کاش تو را می‌دیدم» با موضوع حضرت معصومه(س) نوشته مژگان شیخی از نشر قدیانی، به عنوان منابع این جشنواره معرفی شده است.

در بخش جوان و بزرگسال (۱۷ سال به بالا) این جشنواره نیز کتاب‌های «ماه هشتم» اثر مهدی غلامعلی از نشر دارالحدیث با موضوع امام رضا(ع)، «مهر ولایت در آسمان ایران» اثر آیت‌الله کریمی جهرمی از نشر بوستان کتاب با موضوع امام رضا(ع) و کتاب «به سپیدی یک رؤیا» اثر فاطمه سلیمانی از نشر کتاب نیستان با موضوع حضرت معصومه(س) به عنوان منابع این جشنواره معرفی شده است.

این جشنواره همچنین به منظور ترویج سبک زندگی رضوی، بخشی با عنوان «مسابقه کتابخوانی خانواده رضوی» با حضور تمام اعضای خانواده برگزار می‌کند. بر این اساس شرکت برای تمامی علاقه‌مندان در تمامی گروه‌های سنی میسر است.

 

نحوه دریافت منابع و پرسشنامه

علاقه‌مندان برای شرکت در هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی می‌توانند برای دسترسی به منابع این جشنواره به کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور مراجعه کنند.

همچنین علاقه مندان می توانند پرسشنامه و فایل PDF منابع هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی را از پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور (www.iranpl.ir) دریافت کنند.

 

نحوه شرکت در مسابقه

شرکت کنندگان در رده سنی نوجوان، جوان و بزرگسال می‌توانند هریک از منابع معرفی شده را انتخاب و به سوالات آن پاسخ دهند. پاسخنامه ارسالی باید در یکی از قالب‌های فردی یا خانوادگی (۲، ۳، ۴، ۵ نفره و بیشتر) تکمیل و ارسال شود و تکمیل مشخصات فردی (مشخصات شناسنامه‌ای، کد ملی، تحصیلات، نشانی کامل پست الکترونیکی، شماره تلفن ثابت و همراه) در پاسخنامه الزامی است.

همچنین ۲ روش برای شرکت کودکان در مسابقه پیش بینی شده است؛

روش اول: تصویرسازی (نقاشی) از جذاب‌ترین بخش کتاب به انتخاب کودک

روش دوم: ضبط و ارسال فایل ویدئویی از معرفی کتاب‌ها همراه با خوانش جذاب ترین بخش‌های کتاب به انتخاب شرکت کنندگان

شرکت کنندگان در هر ۲ روش باید صفحه مربوط به بخش معرفی شده و یا تصویرسازی شده از کتاب را قید کنند. به این ترتیب کودکان می‌توانند با کمک والدین خود، توضیحات اجمالی پیرامون کتاب، بازگویی قصه‌ای از کتاب، خواندن بخشی از کتاب و ... را با استفاده از گوشی‌های موبایل، ضبط و در سامانه جشنواره که متعاقبا اعلام خواهد شد با هشتگ #کتابخوانی_رضوی بارگذاری کنند.

 

مهلت و نحوه ارسال پاسخنامه ها

شرکت‌کنندگان می‌توانند پاسخنامه‌های خود را تا ۳۱ تیرماه سال ۱۳۹۷ به یکی از کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشورتحویل دهند.

 

داوری آثار

داوری آثار هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی از ۱۵ مرداد سال جاری آغاز می شود. اختتامیه این جشنواره نیز در ایام دهه ولایت (دهه اول شهریور) با حضور افراد و خانواده‌های برگزیده در سطح ملی برگزار خواهد شد.

 

جوایز هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی

همچنین ۳۱۳ نفر از برگزیدگان بخش انفرادی علاوه بر دریافت لوح سپاس و تندیس هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی، جایزه یک میلیون ریالی نیز دریافت می کنند.

علاوه بر این ۸ جایزه ویژه به ۸ برگزیده بخش خانوادگی اهدا می شود. بر این اساس:

مبلغ ۵ میلیون ریال به خانواده اول و دوم ۲ نفره،

مبلغ ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال به خانواده اول  ۳ نفره،

مبلغ ۱۰ میلیون ریال به خانواده اول ۴ نفره،

مبلغ ۱۵ میلیون ریال به خانواده اول ۵ نفره،

مبلغ ۵ میلیون ریال به خانواده دوم ۳ نفره،

مبلغ ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال به خانواده دوم ۴ نفره،

و مبلغ ۱۰ میلیون ریال به خانواده دوم ۵ نفره تعلق خواهد گرفت.

 

نحوه گزینش آثار توسط دبیرخانه هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی

نهاد کتابخانه های عمومی کشور به‌منظور انتخاب و معرفی منابع مناسب در هشتمین جشنواره کتابخوانی رضوی به بررسی و ارزیابی منابع مطالعاتی منتشرشده با موضوع زندگی و سیره امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) اقدام کرد تا مناسب‌ترین کتاب ها را برای علاقه‌مندان به مطالعه و فرهنگ رضوی در سراسر جهان ارائه کند.

مطابق آمار موجود از ابتدای سال ۱۳۹۳ تا ۳۱ شهریور سال ۹۶، جمعاً۷۳۰ عنوان کتاب، اعم از چاپ اول یا تجدید چاپ با موضوع سیره امام رضا(ع)، در کشور منتشر شده که پس از تهیه فهرستی از مشخصات کتابشناختی این آثار، روند بررسی منابع  هشتمین دوره این جشنواره آغاز شد.

پس از بررسی‌های اولیه، ۵۴ عنوان کتاب با دسته‌بندی کودک، نوجوان و بزرگسال از میان آثار ۲۷ ناشر در فهرست نهایی آثار منتخب جای گرفت که پس از برگزاری جلسات مشورتی با حضور صاحب‌نظران و کارشناسان، ۷ عنوان کتاب در بخش‌های مختلف شامل ۵ عنوان با موضوع زندگی و سیره امام رضا(ع) و ۲ عنوان کتاب با موضوع زندگی و سیره حضرت معصومه(س) انتخاب شد.

 

تحول در برگزاری جشنواره کتابخوانی رضوی

جشنواره کتابخوانی رضوی از مجموعه جشنواره بین‌المللی امام رضا(ع)، فعالیت خود را از ششمین دوره برگزاری زیر نظر نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور آغاز کرد.

در ششمین دوره این جشنواره در سال ۱۳۹۵، تعداد ۳ کتاب در بخش‌های «کودک»، «نوجوان» و «جوان و بزرگسال» معرفی شد که با مشارکت ۲۳۸‌هزار نفر همراه بود و به یک رخداد بزرگ فرهنگی در کشور تبدیل شد.

در هفتمین دوره جشنواره در  سال ۱۳۹۶ نیز ۶ عنوان کتاب در بخش‌های «کودک»، «نوجوان» و «جوان» و «بزرگسال» معرفی شد که با حضور ۶۳۱ هزار و ۵۲۶ شرکت کننده، مشارکت چشمگیری در میان مسابقات کتابخوانی کشور و رشد ۲۶۰ درصدی نسبت به دوره گذشته را ثبت کرد.

روز جهانی صلیب سرخ

هر ساله روز “هشتم می” سال میلادی مصادف با “هجدهم اردیبهشت”، روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته می‌شود؛به این امید که روزی صلح و آرامش در سرتاسر جهان حکمفرما باشد .در سال 1828 میلادی شخصی پا به این جهان گذاشت که در سن 34 سالگی با نوشتن کتابی توانست بنیانگذار مکتبی باشد که‌ بعدها نام صلیب سرخ را بر آن نهادند. آن شخص کسی نبود جز “ژان‌ هانری ‌دونان”همه چیز از یک جنگ آغاز شد. دهکده‌ای واقع در شمال ایتالیا در سال 1859 شاهد صحنه خونینی بین‌ قوای اتریش و متحدان فرانسوی و ساردنی بود و جمعا حدود 50 هزار نفر در این جنگ جان خود را از دست دادند. دونان در سال 1862 براساس مشاهدات عینی خود از این جنگ کتاب خاطراتی را منتشر کرد و در پایان کتاب خواستار تشکیل جمعیت‌های امدادی داوطلب برای کمک به آسیب‌دیدگان این‌گونه حوادث شد.یک سال بعد یعنی سال 1863 اولین تشکیلات پیشنهادی دونان در “ژنو” تشکیل شد که طی آن 16 کشور در ژنو طی کنفرانسی بین‌المللی اولین کمیته دائمی بین‌المللی برای کمک به مجروحان جنگی را شکل دادند،که بعدها به کمیته بین‌المللی صلیب سرخ تغییر نام یافت.دونان کمی پیش از مرگش به پاس تفکرات سازنده‌اش جایزه “صلح نوبل” را دریافت کرد. پاداش دونان به همین جا ختم نشد و نهایتا روز “هشتم ماه می” برای اولین بار در سال 1984 به افتخار روز تولد دونان، روز جهانی صلیب سرخ نامگذاری شد.

معرفی کتاب داستان های موموشی

داستان‌های موموشی

نویسنده و تصویرگر: کلر ژوبرت

نـاشـر: دانش‌نگار

 

کودکان با همه‌ کوچکی هر روز با مسائل زیادی روبه‌رو می‌شوند که باید کم‌کم روش حل و مواجه‌شدن با آن‌ها را بیاموزند. کودکی که مهارت حل مسئله نداشته باشد در تشخیص رفتار مناسب هنگام وقوع مشکل یا ایجاد مسئله دچار اشتباه می‌شوند. یکی از مهارت‌هایی که به یک کودک برای ساختن یک زندگی خوب در آینده کمک می‌کند، مهارت تصمیم‌گیری مستقل است. این تصمیم‌گیری شاید گاهی هم‌سو با میل و نظر والدین نباشد؛ اما بی‌تردید پدرومادر می‌توانند با درایت و تدبیر و نظارت غیرمستقیم در روند رشد و یادگیری فرزندان خود نقش بسزا و مؤثری را ایفا نمایند.«داستان‌های موموشی» اثر «کلر ژوبرت» از جمله کتاب‌هایی است که با طرح تمثیل‌های نزدیک به‌واقع کودکان و بزرگ‌ترها را در موقعیت‌های گوناگون تصمیم‌گیری قرار می‌دهد و به آن‌ها کمک می‌کند با خواندن ماجراهای موموشی جسور و زرنگ قصه، راه‌حل‌های مختلفی در خصوص حل مشکلات به‌ویژه مشکلات ارتباطی کودکان خردسال در سنین رشد را بیاموزند.جلد نخست این مجموعه‌داستان، حاوی پنج قصّه به نام‌های «لانه‌ موموشی»، «کم‌کم‌کم»، «خروپف»، «آش قاتی پاتی» و «قصه‌ موموشی» است و «کیسه‌ گندم»، «کلمه‌ مخصوص»، «کلاف بازی»، «یک کار جالب»، «موش برفی» عنوان داستان‌های جلد دوم این کتاب مصور دوست‌داشتنی را تشکیل می‌دهد.«موموشی» مهمان کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور است و منتظریم هرچه زودتر بچه‌های کتاب‌خوان را برای خواندن کتاب ماجراهایش ملاقات کنیم.

دیدارهای سرپرست  اداره کتابخانه های عمومی شهرستان چناران با روسای ادارات

 

 

 

 

       

 

به گزارش روابط عمومی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان چناران، در سال 1397 "حمایت از کالای ایرانی"سرپرست  اداره کتابخانه های شهرستان چناران برای گسترش همکاری ها در دفتر امام جمعه، شهردار، مدیر آموزش و پرورش و ... حضور یافت.حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای تاجی امام جمعه محترم گفت: مطالعه یک هنجار ریشه ای برای هر کسی به شمار می رود و فعالیتهای شما در اداره کتابخانه های عمومی شهرستان گامی در جهت توسعه و ترویج فرهنگ مطالعه کتاب در میان مردم به ویژه نوجوانان است.نوروزی سرپرست اداره کتابخانه های عمومی شهرستان چناران با قدردانی از حجت الاسلام  والمسلمین حاج آقای تاجی اظهار داشت: دیدار با امام جمعه سر منشاء برکت و سبب افزایش روحیه و انگیزه برای  انجام کارهای بهتری از سوی کارکنان اداره کتابخانه هاست.دکتر باروئی شهردار محترم چناران گفت: کتابخوانی از مهمترین ابزارهای رشد فرهنگ جامعه است.نوروزی با سپاس از شهردار كه تعامل شایسته ای درباره فرهنگ سازي، اطلاع رساني و ... داشته اند با اشاره به اينكه نيم درصد درآمد کل شهرداری بر اساس قانون صرف گسترش فرهنگ كتابخواني می شود خواستار پرداخت به موقع ماهانه آن شد.آقای کلیدری مدیر آموزش و پرورش ضمن اشاره به زمینه های گوناگون همکاری کتابخانه ها با آموزشگاه ها افزود: کتابخانه ها از ظرفیت مناسبی برخوردارند که تاکنون مدیران کمتر توجه نموده اند.نوورزی نیز ضمن اظهار خوشنودی از این دیدار با تقدیر از تلاش ها و پشتیبانی ها از کتابخانه های عمومی در سال 1396، خواستار افزایش همکاری های فی مابین به ویژه در آغاز هشتمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی شد که میتواند در نهادینه ساختن فرهنگ کتابخوانی نقش بسزایی در جامعه داشته باشد.جناب آقای مهندس زیبایی رییس شرکت برق نیز خواهان انتقال تجارب و تبادل اطلاعات در زمینه کتابخوانی میان شرکت برق و اداره کتابخانه های عمومی شد.سرکار خانم رحمتی بانوی فعال در امر کتابخوانی گفت: با جوانان و افراد مستعد روستا درباره ی مسایل گوناگون گفت و گو نموده ام و با تلاش برای پیشرفت روستا با همکاری یکدیگر باعث پیشرفت روستا شویم.

جمع خوانی کتاب در روستای عشایری دلمی

 

 

به گزارش روابط عمومی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان چناران، رییس اداره کتابخانه های عمومی با اشاره به وجود تنها آموزشگاه روستای دلمی در مقطع دبستان گفت: پس از این مقطع دانش آموزان به دلیل نبود شرایط، از ادامه تحصیل باز می‌مانند که می توان با کتاب خواندن سطح اطلاعات آن‌ها را افزایش داد.16 تن از دانش آموزان مقطع یکم و دوم دبستان فرهنگ روستای دلمی با اشتیاق خاصی جمع خوانی کردند و سپس جوایزی به دانش آموزان اهدا شد.گفتنی است روستای دلمی در 5۶ کیلومتری شمال غربی بخش مرکزی شهرستان چناران با جمعیت 000 نفر و موقعیت کوهستانی کانون عشایر منطقه است.

دیدار با خانواده ی هنرمند فقید شادروان احمد قائمی مقدم

به گزارش روابط عمومی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان چناران، به مناسبت سالروز درگذشت هنرمندگرامی شادوران احمد قائمی مقدم از خانواده وی دلجویی بعمل آمد.در این دیدار رییس اداره کتابخانه های عمومی به اتفاق نماینده ولی فقیه و همچنین تعدادی از مسئولین شهرستان، همکاران و اعضای فعال کتابخانه در منزل همسر وی حضور یافته و یاد وی را گرامی داشته و فاتحه خواندند. لازم به ذکر است احمد قائمی مقدم یکی از هنرمندان فعال چناران و مجری برنامه‌های فرهنگی و هنری بسیاری بود. وی در شماری از برنامه‌های طنز سیمای خراسان رضوی نیز ایفای نقش کرده بود

 

 

.

نشست کتابخوان ویژه دهه مهدویت

به گزارش  روابط عمومی کتابخانه باقرالعلوم علیه السلام چناران , نشست «کتا‌ب‌خوان تخصصی مهدویت» به‌همت کتابخانه باقر العلوم علیه السلام چناران با حضور  جمعی از  طلاب علاقه‌مند به کتابخوانی دراین کتابخانه برگزارشد در این نشست، 6 تن از طلاب حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام شهرستان  چناران کتاب‌های موردنظر خود را معرفی کردند.سجادبهلی کتاب «پرسش و پاسخها با امام عصر» نوشته سید مرتضی حسینی اصفهانی، محمد محمدی کتاب «خصایص المهدی » نوشته عطیه صادق کوهستانی،سجاد تمیزی کتاب «ذخیره الهی » اثر عبدالمجید شفقت، محمدرضا عاشوری کتاب «مهر بیکران» اثر محمد حسن شاه آبادی علی قدمی کتاب «راهی به دریا آشنایی با امام زمان عجل الله فرجه» نوشته مهدی خدامیان آرانی،سزاوار غفوری کتاب«اولین میراث مکتوب در باره حضرت مهدی علیه السلام»  نوشته محمد باقر انصاری» را به حاضران معرفی کردند.مریم نوروزی ، رئیس اداره کل کتابخانه های عمومی شهرستان چناران در این جلسه اظهار کرد: در دورانی که مباحث اعتقادی دستخوش جریانات مختلف و انحرافی شده است، معرفی کتب معتبر حوزه مهدویت امری ضروری برای آگاهی‌بخشی به مردم و به خصوص قشر جوان جامعه است و تداوم این‌گونه نشست‌ها به ارتقای فرهنگ کتابخوانی و شناخت بهتر مبانی اعتقادی کمک خواهد کرد. وی انتخاب کتاب‌هایی که در آن علاوه بر معرفی حضرت مهدی(عج)، به بیان شبهات و پاسخ به آنها و نیز عوامل زمینه‌ساز ظهور آن حضرت و وظیفه منتظران واقعی، پرداخته شده است را از نقاط قوت این نشست دانست.

زندگی ابن‌بابِوَیْه

در مورد زمان دقیق و محل تولد او چندان نمی‌دانیم، اما با توجه به این‌که پدرش مرجع مردم قم و اطراف آن بوده شکی نیست که در این شهر بزرگ شده است. به نوشتة نجاشی و دیگر معاصرانش، پدر او، که از داشتن فرزند ناامید شده بود، در نامه‌ای به امام زمان او را واسطه قرار داد تا در این باره دعا کند. استجابت این دعا بود که او را صاحب فرزندی کرد که محمد نام گرفت. ابن بابویه خود به این مطلب افتخار می‌کرده است (دانشنامة ايران و اسلام،)ابن بابویه از کودکی، در قم، نزد محدثان آن شهر آغاز به استماع و یادگیری حدیث کرد. از مهم‌ترین استادان او در این دوره می‌توان پدرش و محمد بن حسن بن احمد بن ولید و محمد بن علی ماجیلویه و احمد بن علی بن ابراهیم قمی را نام برد. پس از آن بود که به ری مهاجرت کرد. تاریخ این مهاجرت مشخص نیست. در 352 ق، برای دیدار با محدثان شهرهای گوناگون سفر آغاز کرد و به شهرهای نیشابور و توس و مکه و مدینه و از آن‌جا به عراق سفر کرد و در هر شهر که محدثی می‌یافت به محضرش می‌شتافت و از او حدیث می‌شنید و اجازة نقل حدیث می‌گرفت. مدتی در کوفه و بغداد ماند و هم از محدثان این شهرها حدیث شنید و هم خود حدیث نقل کرد. از کسانی که در این دوره از ابن‌بابویه حدیث شنیدند می‌توان شیخ مفید را نام برددر 354 ق، از عراق خارج شد و پس از مدتی اقامت در همدان به ری بازگشت. در 367 ق، بار دیگر از ری خارج شد و تا 368 ق در نیشابور ماند. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و در شهرهای سرخس و مرو و مرورود و بلخ و سمرقند و فرغانه و نیز روستاهایی همچون اخسیکت و جبل‌بوتک به نقل و دریافت حدیث پرداخت. او در پایان عمر به ری بازگشت و در همان شهر وفات یافت .

هنر اسلامی

در دهه‌های اخیر، کسانی در به‌دست‌دادن تعریفی از «هنر اسلامی» کوشیده‌اند، اما ظاهرا این تلاش‌ها به تعریف و تبیین روشنی از «هنر اسلامی» نینجامیده. مدعای این مقاله این است که شاید باید چند گامی به عقب برداشت و پیش از تلاش در عرضه‌ی تعریفی از «هنر اسلامی»، به تحلیل فلسفی این مفهوم پرداخت و با این روش معلوم کرد برای آن‌که بتوانیم به نحوی توجیه‌پذیر از «هنر اسلامی» سخن به میان آوریم باید پیشتر در خصوص چه مسائل بنیادی‌تری موضعمان را روشن کنیم، مسائلی از این دست که: اساسا مراد از «هنر» در «هنر اسلامی» چیست؟ آیا «هنر» قابلیت آن را دارد که بتوان صفت «اسلامی» را در مورد آن به کار برد؟ قائل‌بودن به «هنر اسلامی» چه تعریفی از هنر را اقتضاء می‌کند؟ «هنر اسلامی» چه ربط‌ونسبتی با زیبایی دارد؟ هر تعریفی از هنر را نمی‌توان مبنا قرار داد، چون هنر بر طبق برخی تلقی‌ها ممکن است با «اسلامی‌بودن» در تعارض افتد. نکته‌ی دیگر این است که «هنر اسلامی» لاجرم باید تکلیفش را با مفهوم زیبایی روشن سازد و مشخصا موضعش را به لحاظ وجودشناختی در باب زیبایی معلوم دارد: این‌که زیبایی کیفیت عینی امور است یا کیفیت ذهنی آنها؟ مساله‌ی خطیر در اینجا این است که، از سویی، پذیرفتن ذهنی‌بودن زیبایی با قائل‌بودن به زیبایی ذاتی خداوند در اسلام تعارض دارد و، از دیگرسو، پذیرفتن عینی‌بودن زیبایی در فلسفه‌ی معاصر با مشکلات نظری‌ای روبه‌روست. بنابراین داعیه‌دار «هنر اسلامی» باید بتواند از پس هر دو مساله بربیاید. و سه‌دیگر اینکه، به لحاظ معناشناختی، هر موصوفی محدودیت‌هایی را در خصوص اوصاف احتمالی خود ایجاد می‌کند و بنابراین در کاربرد «اسلامی» در وصف «هنر» باید به چنین محدودیت‌هایی توجه کرد.

روز معلم

روز معلم : دوازدهم اردیبهشت در تقویم ما ایرانیان، روز معلم نامگذاری شده است، روزی برای فردی که با ذوق و هنر و توانمندی‌اش در نخستین آیات قرآن که بر قلب پیامبر اکرم (ص) نازل شد:اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵)

در این آیات خداوند، خود را معلم می‌خواند و جالب اینکه معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده‌ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان بسیار مهم جلوه می‌کند ؛ چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدی‌اند، لذا نقش آنان به گفته حضرت امام خمینی (ره) همچون نقش انبیا است برای مردم.

نیمه شعبان

شب نيمه شعبان از چنان اهميتي برخوردار است كه هم‌رديف و هم‌پاي شب‌هاي قدر قرار دارد و از اين موقعيت مي‌توان چون شب‌هاي قدر ماه مبارك رمضان براي كسب خيرات و بركات معنوي بهره برد و نهايت تلاش را براي كسب فيض داشت.در حديثي كه در وسايل ‌الشيعه، بحار الانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضيلت ماه شعبان آمده است: «خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است كه هركس را در اين ماه به او پناه برده و از او درخواست كند، از رحمت خود محروم ننمايد».بنا بر آنچه در شماري از متون روايي وارد شده، پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) در يكي از سال‌ها، به هنگام آغاز اين ماه خطبه‌اي خواندند و مردم را نسبت به شرافت اين ماه آگاه فرمودند.در بحار الانوار قسمت‌هايي از اين خطبه چنين آمده است:«. . . شعبان ماه شريفي است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ مي‌شمارند و حق آن را مي‌شناسند. آن ماهي است كه در آن همچون ماه رمضان، روزي بندگان زياد مي‌گردد و در آن بهشت آذين بسته مي‌شود و اين ماه را شعبان ناميده‌اند زيرا در آن ارزاق مؤمنان تقسيم مي‌شود و آن ماهي است كه عمل در آن چند برابر مي‌شود و كار نيكو هفتاد برابر ثمره مي‌دهد».اما در ميان روزها و شبهاي ماه شعبان، شب نيمه اين ماه مصادف با ولادت حضرت مهدي عجّل الله تعالي فرجه الشريف از شرافت ويژه‌اي برخوردار است.از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده كه پدر بزرگوارشان در پاسخ كسي كه از فضيلت شب نيمه شعبان از ايشان پرسيده بود فرمودند: اين شب برترين شبها بعد از شب قدر است، خداوند در اين شب فضلش را بر بندگان جاري مي‌سازد و از منت خويش گناهان آنان را مي‌بخشد، پس تلاش كنيد كه در اين شب به خدا نزديك شويد. همانا اين شب، شبي است كه خداوند به وجود خود سوگند ياد كرده كه در آن درخواست كننده‌اي را، مادام كه درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند.در بحار الانوار در مورد اهميت اين شب از زبان پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) اين‌گونه روايت شده است: من شب نيمه شعبان خوابيده بودم كه جبرائيل به نزدم آمد و گفت: اي محمد! آيا در اين شب مي‌خوابي؟گفتم: اي جبرائيل! مگر اين شب چه شبي است؟جبرائيل گفت: اين شب، شب نيمه شعبان است. اي محمد برخيز! پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه مرا به بقيع برد و گفت: سرت را بلند كن و به آسمان بنگر.اين شبي است كه درهاي آسمان در آن باز مي‌شود: درهاي رحمت. در «رضوان»، در «مغفرت»، در «فضل»، در «توبه»، در «نعمت»، در «جود» و در «احسان»؛ و خداوند به عدد موها و پشمهاي گاو و گوسفند مردم را از آتش جهنم آزاد مي‌كند، زمان مرگ را در آن ثبت كرده و به‌مدت يك سال روزيها را تقسيم مي‌كند؛ و هرچه را كه در تمام سال اتفاق مي‌افتد فرو مي‌فرستد. محمد! كسي كه اين شب را با گفتن «الله اكبر»، «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و دعا و نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار كردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته و آينده‌اش بخشيده مي‌شود.در حالي نزدت آمدم كه تمام فرشته‌ها در آسمان پاهايشان را جفت كرده‌اند عده‌اي تسبيح مي‌كنند، عده‌اي در ركوع، عده‌اي در سجود و گروهي ذكر مي‌گويند. شبي است كه كسي دعا نمي‌كند مگر اين كه مستجاب مي‌شود، كسي چيزي نمي‌خواهد مگر اين كه به او داده مي‌شود، كسي درخواست مغفرت و بخشش نمي‌كند، مگر اين كه بخشيده مي‌شود، كسي توبه نمي‌كند مگر اين كه توبه‌اش پذيرفته مي‌شود. كسي كه از خير اين شب محروم شود، از خير بزرگي محروم شده است.نيمه شعبان علاوه بر اينكه روز و زمان خجسته ميلاد امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف است، فرصت معنوي مناسب و ارزشمندي براي راز و نياز با خالق هستي و نزديكي هرچه بهتر و بيشتر به معبود و كسب بركات الهي است.اين شب از چنان اهميتي برخوردار است كه هم‌رديف و هم‌پاي شب‌هاي قدر قرار دارد و از اين موقعيت مي‌توان چون شب‌هاي قدر ماه مبارك رمضان، براي كسب خيرات و بركات معنوي بهره برد و نهايت تلاش را براي كسب فيض داشت

روز خلیج فارس

روز دهم اردیبهشت، روز اخراج پرتغالی ها از آب های جنوبی ایران و روز ملی خلیج فارس نام دارد. در 21 آوریل 1622، با رشادت «امام قلی خان امیرالامرای فارس»، به 117 سال تسلط جابرانه پرتغالی ها بر جزایر خلیج فارس خاتمه داده شد. خلیج فارس از نظر ژئوپولیتیک، تجارت، نفت، گاز، کشتیرانی، ماهی گیری و... در طول تاریخ گلوگاه مهمی در دنیا محسوب می شده و هم اکنون نیز شاهرگ اقتصاد دنیا در این منطقه قرار دارد. خلیج فارس امروزه به پیوستگاه و ته آب اروندرود در خرمشهر و بصره تا رأس مسندام در شمال عمان اطلاق می شود. این خلیج در اواسط دوره سوم زمین شناسی حدود 30 میلیون سال قبل بر اثر گسترش دهانه شکاف دریای عمان به وجود آمده و از پدیده های دوران سوم زمین شناسی است که در حال حاضر 226 هزار کیلومتر مربع پهنا دارد در ازای کرانه اش از دهانه فاو تا بندرعباس یک هزار و 375 کیلومتر و میانگین ژرفای آن 30 متر است و 62% آب های سطح کره زمین را در برمی گیرد. در ابتدا وسعت آن بیشتر از دو برابر مساحت فعلی بوده است. این پهنه آبی قدیمی ترین دریایی است که بشر آن را می شناخته است. این پهنه آبی گاهواره تمدن جهان و از اولین زیستگاه های بشر محسوب می شود. ساکنان این دریا کشتی را اختراع و خاور و باختر را به هم پیوند داده اند. در جغرافیای قدیم دریای پارس یکی از بزرگ ترین دریاها از 4 دریایی بود که شناخته شده بود اما اکنون پهنه آبی را که خلیج فارس می نامند خلیجی با 1000 کیلومتر مربع طول و بیشتر از 240 کیلومتر مربع عرض.

نهم اردیبهشت، روز ملی شوراها

        

در تقویم رسمی کشور ما (ایران) روز نهم اردیبهشت به عنوان روز شوراها یاد شده است. شورا یک اصل عقلی است که آموزه های دین اسلام در کتاب و سنت نیز بر آن صحه گذاشته است.انقلاب اسلامی ایران نیز که بر مبنای آموزه های اسلامی  در چارچوب هدف سلبی خود با استبداد و خودرایی فرمانروایان به مبارزه برخاست و تحقق مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشتشان را به عنوان یک هدف ایجابی برگزید. اصل ارزشمند شورا را مورد توجه جدی قرار داد و قانون اساسی هنگامی که در بیان اصول کلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی در اصل ششم شیوه اداره امور کشور را بر آراء عمومی مبتنی کرد و روش آن را انتخابات قرارداد، به موازات اشاره به انتخاب رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از انتخاب اعضای شوراهای اسلامی نیز به عنوان ابزاری برای تحقق حاکمیت مردم و تجلی اراده عمومی یاد کرده است.به علاوه این قانون در اصل هفتم نیز شوراها را از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشور ذکر کرده است.طبیعی است وقتی قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول کلی خود شورا را به عنوان ابزار تجلی اراده مردم و نهاد سیاسی تصمیم گیرنده مورد پذیرش قرار داده در اصول بعدی بیشتر به آن توجه کند بر همین اساس فصل هفتم این قانون به شوراها اختصاص یافته است. در این فصل طی اصول یکصدم تا یکصد و ششم وظایف، چگونگی انتخاب و سایر مسائل مربوط به شوراها مشخص شده است.نهاد شورا با آن درجه از اهمیت عقلی و اسلامی و این میزان از تأکید قانون اساسی بر نقش و ضرورت آن در اداره امور جامعه به دلایل مختلف در ۲۰ سال اول پس از پیروزی انقلاب چندان مورد توجه قرار نداشت به طوری که اولین انتخابات رسمی شوراها در چارچوب اجرای قانون اساسی روز هفتم اسفند ۱۳۷۷ یعنی ۲۰ سال بعد از پیروزی انقلاب در چارچوب برنامه توسعه سیاسی و گسترش نهادهای مدنی و مشارکت عمومی برگزار شد و حدود ۱۸۵ هزار نفر اعضای اصلی و علی البدل از سوی مردم برگزیده شدند و بالاخره در روز نهم اردیبهشت ۱۳۷۸ شوراهای شهر و روستا به طور رسمی دوره چهار ساله مسئولیت خویش را برای تحقق بخشی از حاکمیت مردم که عملی شدن آن در گرو فعالیت این نهاد است آغاز کردند.اکنون پس از گذشت چندسال از آغاز به کار شوراها چند نکته بیش از پیش آشکار شده است. بدون تردید نوع برخورد جامعه ما با این مسائل بر تقویت یا تضعیف نهاد شورا و چشم انداز آینده این نهاد در اداره امور کشور بسیار تأثیرگذار است.

روز جوان

 

ماه شعبان ایام شادی و سرور اهلبیت پیامبر علیهم السلام می باشد. یازدهم شعبان نیز ولادت گل هاشمی، جوان کربلا، ولادت حضرت علی اکبر(ع) می باشد. ولادت سراسر نور علی اکبر بهانه ای است حضرتش را بشناسیم و دمی با جوان و جوانی بنشینیم و همدلی و همراهی با جوان اهلبیت و جوانان اهلبیتی بیشتر آشنا گردیم.بنا به روایتی در یازدهم شعبان، سال 43 قمری در مدینه منوره متولد شد. پدر گرامی اش امام حسین علیه السلام و مادرش لیلی بنت ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی است. در کتاب اعلام النساء آمده: «هِی مِن فَواضِلِ نِساءِ عَصرِها؛ مادر علی اکبر از زنان فاضله عصر خودش بود». تاریخ ولادت و وفات این مادر بزرگورا معلوم نیست؛ همچنان که آمدن او به کربلا هم معلوم نیست.«مادر آن جناب دختر ابی مرّة بن عروة بن مسعود ثقفی است و عروة بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام و از عظمای معروفین است. و او را مثل صاحب یس و شبیه ترین مردم به عیسی بن مریم گفته اند. و علی اکبر علیه السّلام جوانی خوش صورت و زیبا و طلاقت لسان و صباحت رخسار و سیرت و خلقت اشبه مردم بود به حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. شجاعت از علی مرتضی علیه السّلام داشت و به جمیع محامد و محاسن معروف بود چنان که ابو الفرج از مغیره روایت کرده که یک روز معاویه در ایام خلافت خویش گفت: سزاوارتر مردم به امر خلافت کیست؟ گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر ندانیم. معاویه گفت: نه چنین است، بلکه سزاوارتر برای خلافت علی بن الحسین علیه السّلام است که جدّش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است، و جامع است شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و حسن منظر و فخر و فخامت ثقیف را».

همنام علی بن ابیطالب

«نقل است، روزی علی اکبر(ع) به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او می برد، در آخر والی مدینه از علی اکبر سؤال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی، سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی، آن شخص عصبانی شد و چند بار گفت: علی، علی، علی، «ما یُریدُ اَبُوک؟؛ پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد. این پیغام را علی اکبر(ع) نزد اباعبدالله الحسین(ع) برد، ایشان فرمود: والله اگر پروردگار ده ها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه آنها را علی می گذارم و اگر ده ها فرزند دختر به من عطا نماید، نام همه آنها را نیز فاطمه می گذارم.»

زندگی جوان بنی هاشم

گرچه زندگی حضرت علی اکبر، خیلی به قلم تحریر نیامده است ولی همین مقداری که بیان شده است حاکی از روح بلند، بزرگواری، تقوا، ادب و دیانت اوست. درباره دوران کودکی علی اکبر، روایتی نقل شده که گویای اعجاز و کرامت و تربیت او در دامان حسین بن علی علیهما السلام است. «کثیر بن شاذان» گزارش کرده که گفت: «خودم شاهد بودم که علی اکبر در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش انگور طلب کرد. ناگاه امام حسین علیه السلام با دست به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد. پس فرزند خود را از آن خورانیده و فرمود: از آنچه نزد خدای تعالی است به اولیائش بیشتر می رسد.«شَهِدْتُ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی(عَلَیهِمَا السَّلَامُ) وَ قَدْ اشْتَهَی عَلَیهِ ابْنُهُ عَلِی الْأَکبَرُ عِنَباً فِی غَیرِ أَوَانِهِ، فَضَرَبَ یدَهُ إِلَی سَارِیةِ الْمَسْجِدِ فَأَخْرَجَ لَهُ عِنَباً وَ مَوْزاً فَأَطْعَمَهُ، وَ قَالَ: مَا عِنْدَ اللَّهِ لِأَوْلِیائِهِ أَکثَر»

درباره شخصیت علی اکبر(ع) گفته شد، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب(ع) به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود. در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:«اللهمّ اشهد أنّه قد برز إلیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک، و کنّا إذا اشتقنا إلی نبیک نظرنا إلیه...؛پروردگارا! شاهد باش، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول تو است. و هر زمان دلمان برای پیامبرت(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم»امام حسین(ع) در تربیت وی و آموزش قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یک انسان کامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت. به هر روی علی اکبر(ع) در ماجرای عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در کنار پدرش امام حسین(ع)بود و با دشمنانش به سختی مبارزه می کرد.

شرح زندگانی ملاصدرا

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به مُلاصَدرا و صدرالمتألهین (درگذشته ۱۰۴۵ قمری)، متأله و فیلسوف شیعه ایرانی سدهٔ یازدهم هجری قمری و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است. کارهای او را می‌توان نمایش دهندهٔ نوعی تلفیق از هزار سال تفکر و اندیشهٔ اسلامی پیش از زمان او به حساب آوردملاصدرا در روز نهم جمادی‌الاول سال ۹۸۰ هجری قمری، در شیراز و در محلهٔ قوام زاده شد و او را محمد نام نهادند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس - محمد میرزا که بعد ها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود - و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود. به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری می‌پرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین می‌رفت.[۵] ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتب‌خانهٔ ملااحمد در محلهٔ قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتب‌خانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.[۶] دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه تهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس کوچاند.[۷] پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس یکم دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانواده‌اش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.[۸] سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجره‌های بازرگانی پدرش پرداخت

ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش در پی شاه محمد خدابنده به قزوین پایتخت آن دوران صفویان رفت و دوران نوجوانی وجوانی اش را در آن سامان سپری کرد، او درمدرسهٔ «التفاتیه» قزوین حجره‌ای داشت که هم اکنون نیز برای بازدید «طلبه‌ها» و «گردشگران» پابرجااست، سنگ بنای پیشرفت علمی اودر حوزه‌های علمیهٔ قزوین بود. در همان‌جا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان مهاجرت نمود.[۱۰] او در مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان نیز از محضر درس استادانش شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث) و میرفندرسکی بهره جست. ملاصدرا دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت. به هر حال شاه عباس یکم در پایان سال ۹۹۹[۱۱] هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶[۱۲])، از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید. در بخش‌کردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی و دانش ملاصدرا در مسائل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسهٔ خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود

آثار آثار صدرا را بالغ بر پنجاه دانسته‌اند، که میشود آنها را بر حسب نوع تفکر موجود در پشت هرکدام در دو دستهٔ اصلی جای داد: علوم نقلی و علوم عقلی. الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة العقلیة مفاتیح الغیب أسرار الآیات التعلیقة علی إلهیات الشفاء (ناتمام) شرح اصول الکافی (ناتمام) المشاعر إیقاظ النائمین رسالة فی الواردات القلبیة (التسبیحات القلبیة) رسالة فی الحشر رسالة فی إتصاف الماهیة بالوجود رسالة فی التشخص رسالة فی الحدوث رسالة فی القضاء والقدر رسالة فی سریان الوجود رسالة مسماة بإکسیر العارفین تفسیر القرآن الکریم: الف ـ آیة النور ب ـ آیة الکرسی ج ـ سورة الأعلی د ـ سورة البقرة (ناتمام) ه ـ سورة الجمعة و ـ سورة الحدید ز ـ سورة الزلزال ح ـ سورة السجدة ط ـ سورة الطارق ک ـ سورة الفاتحة ل ـ سورة الواقعة م ـ سورة الیس سه اصل رسالة العرشیة المظاهر الإلهیة متشابهات القرآن المسائل القدسیة (الحکمة القدسیة ـ القواعد الملکوتیة ـ طرح الکونین) أجوبة مسائل بعض الخلان الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة المبدأ والمعاد زاد المسافر (زاد السالک) رسالة فی إتحاد العاقل والمعقول أجوبة المسائل الجیلانیة أجوبة المسائل الکاشانیة أجوبة المسائل النصیریة رسالة فی إصالة جعل الوجود التنقیح فی المنطق (اللمعات الإشراقیة فی الفنون المنطقیة) الحشریة الخلسة خلق الأعمال (الجبر والتفویض ـ القدر فی الأفعال) دیباجة عرش التقدیس شواهد الربوبیة الفوائد: الف ـ رد الشبهات الإبلیسیة ب ـ شرح حدیث «کنت کنزا مخفیا ...» ج ـ فی بیان الترکیب بین المادة والصورة وإرتباطها بقاعدة بسیط الحقیقة د ـ فی ذیل آیة الأمانة ه ـ فی المواد الثلاث رسالة اللمیة فی إختصاص الفلک بموضع معین (حل الإشکالات الفلکیة) رسالة فی المزاج تفسیر سورة التوحید (۱) تفسیر سورة التوحید (۲) رسالة الوجود حل شبهة الجذر الأصم کسر اصنام الجاهلیة التصور والتصدیق شرح الهدایة الأثیریة التعلیقة علی شرح حکمة الإشراق الحاشیة علی القبسات اثبات شوق الهیولی بالصورة شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام» الحرکة الجوهریة الحاشیة علی الرواشح السماویة ( مشکوک ) تفسیر حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا إنتبهوا» (مشکوک) رسالة فی الإمامة (مشکوک) دیوان شعر (جمع آوری ملا محسن فیض) نامه‌ها (دو نامه به میرداماد و...) متفرقه کشکول (عبارات و نکته‌های برگزیدهٔ او از کتب فلسفی و عرفانی و شعر)

کتابخوان ماه (کتب پیشنهادی اردیبهشت ماه)

روز جانباز

پیامبر صلی الله علیه و آله: مَن جُرِحَ فی سَبیلِ اللَّهِ جاءَ یَومَ القِیامَهِٔ ریحُهُ كَرِیحِ المِسكِ... عَلَیهِ طابَعُ الشُّهَداءِهر كس در راه خداوند مجروح شود، در حالی وارد قیامت می‏شود كه بویش چون بوی مشك است... و نشان شهیدان را دارد.سالروز خجسته میلاد حضرت ابوالفضل عباس (ع)، حماسه آفرین دشت کربلا بنام روز جانباز نامیده شده است. جانبازانی که حکایت شگفت آفرینی آنها در میدان های عرفان و حماسه تکان دهنده بوده است. در نوشته های عارفان صاحبدل آمده است که: خداوند را دوستانی است که همواره در اجتماع و در بین مردم، بی هیچ لاف و گزافی به زندگی و عبادت مشغولند، بی آنکه نامشان برجسته تر از نام های دیگران، بر سر زبان ها باشد آنان ناشناخته برای اهل زمین، و نام آورند برای آسمان.ملت ایران همیشه و در همه جا و در تاریخ بلندش قهرمانان نام آوری دارد که همواره به وجود آنان می بالد. اینان نام آوران عرصه خونین جنگ و حماسه و نبردند، یا صاحب نامان عرصه های ژرف و شگرف علم و عرفان و مذهب. به شهادت تاریخ هیچ قومی و ملتی به اندازه ملت رشید ایران، در دامن خودش، دلاوران حماسی، اسطوره ای و عرفانی پرورش نداده است. قهرمانان حماسه ساز ما در جبهه های جنگ تحمیلی روحشان آکنده از فضایل نورانی و انسانی بود و ملت های دیگر همواره این نام آوران دنیای حماسه اسطوره و عرفان ما را ستوده اند و همواره آرزوی داشتن چنین کسانی را در خیال خود پرورانده اند. مردانی که هشت سال در برابر یورش گسترده و همه جانبه دشمنان نور و روشنایی، ایستادگی کرده اند و مقاومتشان را نشان فرشتگان دادند، آنها فقط قهرمانان جسم نیستند، بلکه پهلوانان روح نیز می باشند. وقتی دشمن آتش در این سرزمین انداخت و شعله های سرکش و مغرور این آتش بخش وسیعی از خاک سبز ما را فرا گرفت، جمعی از فرزندان این دیار خود را به دل این آتش زدند، با آتش پنجه در پنجه افکندند و خود را سوختند تا سر زمین و آیینشان سبز بماند. آنها بدون اینکه هراسی به خود راه دهند سالها دل به خدا و تن به طوفان سپردند و سرانجام به رسم هدیه عضوی از بدن خود را که از خدای سبحان امانت گرفته بودند، تقدیم حضرت رب العالمین کردند.